داستان +داستان جدید+داستان آموزنده+داستان پند آموز

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند.

آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت که: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد


و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن جدول را حل نکنید


نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید مسئله را حل کنید می توانید در را باز کنید و بیرون بیایید».


پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل


نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند.


نفر چهارم فقط در گوشه ای نشسته بود. آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در


گوشه ای نشسته بود و کاری نمی کرد. پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت




برای خوندن بقیه داستان بر روی ادامه مطالب کلیک کنید







تاريخ : | 21:27 | نویسنده : امیرحسین |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب شهر من گیلان
  • وب کمپ روباه پی اچ پی
  • وب فارم آنلاین
  • وب کمپ رز